عمل معصومانه خواهر ناتنی من نازک شد وقتی که او را در حال جاسوسی از من گرفتم.بی سر و صدا، او زیر میز خزید، لب هایش را دور عضو تپنده من پیچید. یک کرم خوراکی وسوسه انگیز من را در خلسه رها کرد، همانطور که او با مهارت های تخصصی خود مشتاقانه من را خوشحال کرد.