نلیا جوردن، یک خیره کننده جوان، دارایی های پر جنب و جوش خود را به رخ می کشد، قبل از اینکه مشتاقانه یک شفت سخت سنگی را در اعماق خود ببرد، با انگشتان شهوانی خود مسخره می کند. او از خلسه لذت می برد، بدنش می لرزد زیرا با دانه های داغ و چسبناک پر شده است.